نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

نماز ستون دین و معراج مؤمن است. اولین سوال در قیامت و میزان محاسبه اعمال نماز است و اگر آن قبول شود سایر اعمال نیز قبول می‌شود و اگر نماز قبول نشود سایر اعمال نیز قبول نمی‌شود. لذا با توجه به نقش كلیدی این فریضه‌ی بزرگ الهی ابتداءً باید آثار و بركات نماز و نقش آن در زندگی تبیین شود و در مرحله بعد اسرار نماز و فلسفه آن به گونه‌ای قابل فهم برای سنین مختلف بیان شود تا چهره‌ای جذّاب و زیبا از نماز ارائه شود.

از این رو مؤسسه فرهنگی یاسین در راستای مسئولیتی كه بر دوش خود احساس می‌كند تصمیم گرفت برنامه‌ای جامع در زمینه نماز برای كودكان ارائه كند بدین منظور نرم‌افزار شكوفه (آموزش نماز برای كودكان) به شرح ذیل تهیه و تدوین گردید.

شكوفه (آموزش نماز برای كودكان)

اجزاء این برنامه عبارتند از:

1- آموزش نماز
این بخش شامل آموزش وضو، تیمم، اذان و اقامه، نماز و تعقیبات به صورت انیمیشن می­باشد.

2- درس­های نماز
در این قسمت مفاهیم نماز در قالب شش درس به صورت انیمیشن آموزش داده می­شود.

3- آشنایی با احكام
در این بخش احكام و آداب تقلید، وضو، تیمم، نماز، مسجد و نماز جماعت به صورت ساده و قابل فهم برای كودكان و نوجوانان همراه با صوت و تصویر و انیمیشن آموزش داده شده است.

4- معصومین و نماز
معصومین (علیهم السلام) برای انسان­ها و به خصوص برای ما شیعیان الگوی كاملی هستند. آنها در تمام عرصه­های زندگی فردی و اجتماعی و به ویژه در عبادت و ارتباط با پروردگار جهان اسوه و سرمشق ما هستند از این رو در این بخش گوشه­هایی از عبادت و نماز چهارده معصوم (علیهم السلام) همراه با صوت و تصاویر متحرك برای اثرپذیری بیشتر ارائه شده است.

5- قصه
در این قسمت داستان­های شنیدنی و زیبایی از نماز و موضوعات مرتبط با آن با تصاویر ثابت و متحرك همراه با صوت آورده شده است.

6- نغمه
سرودهایی جذاب و دلنشین درباره‌ی نماز به صورت فیلم ارائه شده است.

7- نگارخانه
در این قسمت تصاویر زیبایی در موضوعاتی همچون كودكان و نماز، مساجد، علما و تابلو با امكانSlid Show همراه با صوت زمینه و یا توضیح تصاویر ارایه شده است.

8- سرگرمی
در این بخش سرگرمی­های جذابی از قبیل دوتایی، جورچین، كاردستی، آزمون حافظه (نمایش عكس) و رنگارنگ آورده شده است.

9- امكانات جانبی از قبیل
محاسبه سن تكلیف: در این قسمت با وارد كردن تاریخ تولد و تعیین جنسیت، سن تكلیف كاربر به دقت محاسبه می­شود.

تنظیمات: در این بخش زنگ خبر، پخش اذان به افق شهرهای مختلف با صدای موذنین گوناگون و امكانات دیگر تنظیم می­شود.

دفترچه تلفن: امكان ورود و ثبت اطلاعاتی همچون آدرس و تلفن و امكان دستیابی سریع از طریق جستجو در این قسمت گنجانده شده است.

تبدیل تاریخ: این قسمت از برنامه به ما امكان می‌دهد یكی از تاریخ‌های میلادی، هجری شمسی یا هجری قمری را به دیگری تبدیل كنیم و حتی روز هفته را هم مشخص كنیم.

فاصله شهرها: بدست آوردن فاصله بین شهرهای مختلف كشور با استفاده از این قسمت برنامه امكان‌پذیر می‌باشد.

ساعت: این قسمت از برنامه ساعت را برای كاربر اعلام می‌كند.

از ویژگی مهم این نرم‌افزار امكان ثبت نام كاربر، شرح نام و تعامل برنامه با وی است.

 

 

جهت تهیه نرم افزار بصورت اینترنتی به سایت مركز نرم افزار ایران مراجعه نمایید(http://iransoftcenter.ir)

 



:: برچسب‌ها: معرفی نرم افزار نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
 

 سایت جامع آزادگان: حالا احساس می کردم بدنم خیلی سنگین شده است. این سنگینی بیشتر در ناحیه ی پاهایم بود. به پاهایم نگاه کردم. زخم هایم را با باند پانسمان کرده و هر دو پایم را نیز با تخته، آتل بست و باندپیچی کرده بودند. قسمت هایی از سرم را نیز چون ترکش های ریزی خورده بود، پانسمان کرده بودند. سر و وضع درست و حسابی نداشتم؛ پاهایم را که آتل بندی کرده بودند، خیلی درد می کرد. سرمی را به یک دستم و کیسه خونی هم به دست دیگرم وصل کرده بودند.

به هر حال از شدت درد، با صدای ضعیفی آه و ناله می کردم. پزشکیار کُرد بالای سرم آمد. گفت: «چته؟ اگه بخوای سر و صدا کنی، از اتاق می بریمت بیرون!» مجروحان دیگر هم صدای غُرغُرشان درآمد. یکی داد و فریاد می کرد، آن یکی ناسزا می گفت؛ اما هر چه بود، مجبور بودم تحمل کنم. احساس دلتنگی و غربت شدیدی به من دست داد.
خود به خود اشک از چشم هایم سرازیر شد. برای اینکه دیگران نبینند دارم گریه می کنم، سرم را برگردانم. بعد از چند دقیقه بالش زیر سرم خیس شد.
 
پزشکیار کرد که متوجه گریه ی من شد، انگار کمی دلش سوخته باشد، شروع کرد به دلداری دادن به من و گفت: «ان شاء الله جنگ زودتر تموم می شه و تو هم پیش خانواده ات برمی گردی.» و ادامه داد: «من سعی می کنم تو رو هر چه زودتر با آمبولانس به بیمارستان شهر اعزام کنم، نگران نباش.» سپس سئوال کرد: «به چیزی نیاز نداری؟»
 
نمی دانم چرا یکباره هوس چای کردم! سریع گفتم: «چای می خواهم! آخه چند روزی هست که چای نخوردم.» بعد او از کنارم رفت. من که فکر نمی کردم برایم چای بیاورد، دیدم بعد از چند دقیقه با یک لیوان پر از چای برگشت. اول کمی زیر سرم را بلند کرد و بعد خودش لیوان چای نزدیک دهانم آورد. من هم خوردم. خودم که نمی توانستم چون دستانم از کار افتاده بود؛ دست راستم را که تیر کلت از کار انداخته بود و دست چپم را نیز موج انفجار نارنجک آن جوان، بی حس و بی حرکت کرده بود. وقتی چای تمام شد، او رفت. برای چند لحظه تنها شدم. به فکر فرو رفتم؛ ای کاش من رو زودتر به بیمارستان های مجهز داخل شهر ببرند. بعد هم به اردوگاه، نزد بچه ها. اسارتم چند سال طول خواهد کشید؟ کی به ایران باز خواهم گشت. خودم را کم کم برای اسارتی طولانی، که نمی دانستم چقدر طول می کشد، آماده می کردم. اگر چه هنوز میانه های راه بودیم و به شهرهای امن دور از جنگ نرسیده بودیم و معلوم نبود در بین راه هم با چه حوادثی روبرو شویم، با این حال دلم می خواست زودتر مرا به بیمارستان و اردوگاه نزد اسرای دیگر ببرند.
 
یک دفعه صدای ناله و فریاد بسیار بلندی که ضجه می زد، تمام افکارم را به هم ریخت. نمی دانستم چه خبر شده است. خدایا! اسیر دیگری آورده اند و او را کتک می زنند؟ کمی بیشتر دقت کردم، دیدم نه، مثل اینکه عربی صحبت می کند. چه شده بود که اینقدر بلند بلند گریه و ناله می کرد؟
 
دلم می خواست زودتر وارد اتاق شود تا ببینم چه خبر است. یکباره جلوی در اتاق تاریک شد. دیدم آن پزشکیار کرد زیر بغل یک عراقی را که ظاهراً افسر ارشدی هم بود، گرفته و به داخل می آورد. سرش پایین بود، صورتش را ندیدم اما وقتی که این مجروح را تا وسط اتاق آوردند، صحنه ی عجیبی دیدم. غیر قابل باور است؛ اما من در آن لحظه صورت همان افسر ارشد عراقی را دیدم که روز گذشته دمادم غروب، با چوب دستی مرا کتک می زد و بعد هم با کلت کمریش قصد کشتن مرا داشت. حالا همان شخص، نمی دانم چه طور شده بود که دست راستش از مچ از هم پاشیده بود و هر کدام از انگشتانش به یک طرف آویزان شده بود! به طوری که تمام پزشکیاران آن اتاقک اورژانس با دیدن دست او، دست و پای خود را گم کرده و گیج و منگ شده بودند.
 
آنقدر ناله و فریاد می کرد که خدا می داند و بس. وقتی به صورت او نگاه کردم و اوضاع و احوال او را این چنین خراب دیدم، انگار آب سردی روی جگرم ریخته شد. برای چند لحظه جراحات و درد خود را فراموش کردم. او را روی تخت آخری که گوشه ی اتاق بود، گذاشتند. مثل مور و ملخ دورش ریختند. نمی دانستند چه کار کنند.او که هنوز متوجه من و اطرافیان نشده بود، همچنان داد و بیداد می کرد. بالاخره بعد از نیم ساعت به هر طریق دستش را پانسمان کردند. چند تا آمپول مسکن هم به او زدند. کمی آرام شد اما وقتی چشمش به من افتاد، چنان صورتش برافروخته شد که چشمانش می خواست از جا در بیاید! خیلی شانس آوردم اسلحه ای همراهش نبود. چرا که اگر بود همان جا سوراخ سوراخم می کرد! در عوض هر چه از دهانش بیرون ریخت فحش و ناسزا بود به من و مسئولان جمهوری اسلامی ایران.
 
این بار چنان دلم خنک شده بود که دیگر حرف های او برایم مهم نبود! بالاخره کار او تمام شد. بلافاصله آمبولانسی آماده شد. قرار شد به سرعت او را به عقب ببرند. جالب این جاست که می خواستند مرا نیز به همراه او با همان آمبولانس به عقب بفرستند! من که ابتدا متوجه موضوع نشدم؛ اما وقتی مرا داخل برانکارد گذاشتند و به طرف در عقب آمبولانس بردند و دیدم که او داخل آمبولانس نشسته است به خودم آمدم، گفتم: «نمی خوام با اون برم. اون من می کشه. منو می کشه!»
 
آنقدر با عجله حرف می زدم که خودم هم نمی دانستم چه می گویم. وقتی او هم متوجه موضوع شد، شروع به داد و بیداد کرد. فریاد زد که مرا داخل آمبولانس نگذارند! خب، چون حرف او بیشتر خریدار داشت، مرا برگرداندند و فقط او را بردند. وقتی که رفت، آنقدر خدا را شکر کردم که نگو و نپرس! حتی نذر کردم به خاطر این موضوع بیست رکعت نماز در آخر شب بخوانم. همین کار را هم کردم.
 


:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 “…if any one kills a person - unless it be for murder or for spreading mischief in the land - it would be as if
      he killed all mankind: and if any one saved a life, it would be as if he saved the life of all mankind …”


According to this verse, anyone who kills an innocent person is not following the teachings of The Holy Quran - therefore is not walking in the path of Islam.

 

"... هر كس كسی را بكشد، بدون اينكه او كسی را كشته يا مرتكب فسادی در زمين شده باشد، مثل اين است
كه تمام مردم را كشته باشد، و كسی كه فردی را زنده بدارد، مثل اين است كه تمام مردم را زنده داشته است ..."


افرادی که مردم بيگناه را ميکشند، کسانی نيستند که از قرآن مجيد و اسلام  پيروی ميکنند.



:: برچسب‌ها: پیام قرآن ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

It is universally understood that Christians should pray. But what should we say to God? Do we know how to pray? How does God want us to pray?

 

When we wonder about prayer, it should be reassuring to know that even a disciple of Jesus asked Him for instructions about how to pray.

“Now it came to pass, as He was praying in a certain place, when He ceased, that one of His disciples said to Him, ‘Lord, teach us to pray, as John also taught his disciples’” (Luke 11:1).

Simply stated, prayer is our means of communicating with God. As with any personal relationship, interaction with God matures as we spend more time with Him.

As the Lord’s disciple indicated, prayer is something that does not come naturally to us—it is something that needs to be taught. The inspired Word of God provides the answers to some frequently asked questions about how to pray.

To whom should we pray?

Elijah and others in the Old Testament prayed to God. The apostle Paul made references to praying to God in both of the epistles he wrote to the Christians living in the pagan city of Corinth (1 Corinthians 11:13 and 2 Corinthians 13:7).

Jesus taught His disciples to pray to “our Father” (Matthew 6:6). Jesus Himself told the gang that arrested Him in the Garden of Gethsemane that He could pray to His Father right then and be rescued (Matthew 26:53).

After His resurrection, Jesus told Mary Magdalene not to cling to Him because He had not yet ascended to heaven. He told her to tell the others that He was ascending to “My Father and your Father, and to My God and your God” (John 20:17).

When should we pray?

In Psalm 55:17 King David said he would pray in the “evening and morning and at noon.” Daniel also prayed three times a day (Daniel 6:10, 13).

There are several references to praying in the middle of the afternoon—“at the ninth hour.” The point is that there is no wrong time for prayer, and that we should make the time regularly. Paul even said to pray “without ceasing”—meaning that prayer should be a regular and consistent part of our daily lives and not something we resort to only at difficult times (1 Thessalonians 5:17).

How long should our prayers be?

When Jesus selected His disciples, He spent the entire night in praying.

“Now it came to pass in those days that He went out to the mountain to pray, and continued all night in prayer to God. And when it was day, He called His disciples to Himself; and from them He chose twelve whom He also named apostles” (Luke 6:12-13).

However, that was a special occasion. Jesus selected the 12 apostles and warned them not to pray like the hypocrites, heathen or scribes.

“And when you pray, you shall not be like the hypocrites. For they love to pray standing in the synagogues and on the corners of the streets, that they may be seen by men. Assuredly, I say to you, they have their reward. But you, when you pray, go into your room, and when you have shut your door, pray to your Father who is in the secret place; and your Father who sees in secret will reward you openly. And when you pray, do not use vain repetitions as the heathen do” (Matthew 6:5-7).

“Beware of the scribes, who desire to go around in long robes, love greetings in the marketplaces, the best seats in the synagogues, and the best places at feasts, who devour widows’ houses, and for a pretense make long prayers. These will receive greater condemnation” (Mark 12:38-40).

The 18th chapter of 1 Kings relates the confrontation between Elijah and 450 prophets of Baal. After they had prepared their offering, the prophets of Baal prayed to their god all day long, from morning until the time of the evening sacrifice. They shouted and cut themselves trying to obtain an answer from Baal.

Finally Elijah spoke these few words: “Lord God of Abraham, Isaac, and Israel, let it be known this day that You are God in Israel and I am Your servant, and that I have done all these things at Your word. Hear me, O Lord, hear me, that this people may know that You are the Lord God, and that You have turned their hearts back to You again” (1 Kings 18:36-37). Those words were all that were necessary for God to answer and reveal Himself powerfully to everyone present.

Should our prayers be public or private?

This depends on the circumstance. There are times, of course, when praying in public is appropriate, such as at a church service, wedding or a funeral.

Jesus was often alone when He prayed (Matthew 14:23; Mark 1:35; Luke 4:42).

Jesus said we should ask our Father for His Kingdom to come and for His will to be done—which includes praying for the work of His Church to be done. We are also told to ask for our daily needs, for forgiveness and for deliverance from “the evil one” (Satan).In the Sermon on the Mount, recorded in Matthew chapters 5, 6 and 7, Jesus instructs us to go into a “secret place” when we pray: “But you, when you pray, go into your room, and when you have shut your door, pray to your Father who is in the secret place; and your Father who sees in secret will reward you openly” (Matthew 6:6).

What or whom should we pray for?

Jesus said we should ask our Father for His Kingdom to come and for His will to be done—which includes praying for the work of His Church to be done. We are also told to ask for our daily needs, for forgiveness and for deliverance from “the evil one” (Satan) (Matthew 6:9-13).

He also told us to pray for those who spitefully use us and persecute us (Matthew 5:44).

In his epistle, James wrote that we should pray for one another (James 5:16). Paul expands that to include praying for all people: “Therefore I exhort first of all that supplications, prayers, intercessions, and giving of thanks be made for all men, for kings and all who are in authority, that we may lead a quiet and peaceable life in all godliness and reverence” (1 Timothy 2:1-2).

Is there a prescribed posture to assume in prayer?

The Bible gives examples of people praying while standing, kneeling, prostrating themselves on the ground and sitting.

King Solomon stood as he prayed as recorded in 1 Kings 8:22, but he also prayed when he was kneeling before the altar (1 Kings 8:54). Jesus Christ, the prophet Daniel, Stephen the martyr, the apostle Peter and the apostle Paul also knelt while praying (Luke 22:41; Daniel 6:10; Acts 7:60; Acts 9:40; Acts 20:36; Acts 21:5). Kneeling is a sign of submission to God, and Romans 14:11 says, “Every knee shall bow to Me.”

Others such as Abram, Moses, Aaron and King David prostrated themselves in prayer, but David also sat as he prayed (2 Samuel 7:18).

The apostle Paul wrote to the young evangelist, Timothy, “I desire therefore that the men pray everywhere, lifting up holy hands, without wrath and doubting” (1 Timothy 2:8). King David exhorted the people to lift up their hands in the sanctuary (Psalm 134:2).

It seems there are various respectful ways to approach God, depending on the circumstances, and you do not have to assume a particular position in order for you to be heard.

From these scriptures, we see that God and Jesus want us to pray, and they have not left us ignorant about how to pray. It doesn’t matter as much when we pray or how long or even the position we’re in as we pray. What God desires is that we approach Him regularly with reverence and with humility.

For more guidance on how to pray, see the articles in this section: “Prayer, Fasting, and Meditation: Relating to God.”



:: برچسب‌ها: pray ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

تو یکی از سایت های خارجی چند تا شعر قشنگ درباره عبادت خدای بزرگ پیدا کردم، امیدوارم لذت ببرید،

این هم توضیحی هست که شاعر این شعر نوشته :

I composed this prayer poem for a friend who is suffering from anxiety. Many of my friends who are sick both physically and emotionally also asked for a copy of it. It's a prayer for people who are worried about their health conditions and who are filled with doubts and fears. It's a prayer poem of hope and faith. May my prayer poem inspire you to trust in the miracle of prayer and in God's healing love.

Oh Great God, You alone can ease
The pounding of my troubled heart
Only with You I am at peace
For You make all my fears depart

Comfort me with Your blazing love
And pacify my worried soul
Your grace of love from up above
Is healing love that makes me whole

Cast away all my doubts and fears
And lift my downcast spirit Lord
Please let my heart be brought to cheer
By Your comforting love and Word

My body and mind may be frail
But your healing love keeps me strong
Your love will never ever fail
So to me, nothing will go wrong

راستی دوستای خوبی که تازه به این وبلاگ اومدین ... امیدوارم شعر های قبلی وبلاگ رو هم بخونید .. همگی شاد و خوشحال باشید ...

منبع این شعر : http://www.familyfriendpoems.com و وبلاگ اشعار نماز

التماس دعا



:: برچسب‌ها: شعر نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

نماز

خنده پروانه ها را توی باغ

پیش گلها زیر باران دیده ام

عطر آن پروانه ها را روز وشب

از گل گلدان خود بوئیده ام

پیش خود گفتم که با این غصه ها

می شود همسایه پروانه شد

می شود با بوی گلهای بهار

مثل مهمان وارد هر خانه شد

پیش خود گفتم که در هنگام صبح

می شود شاداب وپر احساس بود

می شود آرام وزیبا در سکوت

درد دل کرد وکنار یاس بود

باز کردم جا نمازی روی فرش

مثل یاس ومثل چشمه با وضو

روی فرشی از چمن خواندم نماز

با خدا کردم کمی هم گفتگو

 

 

 

 

 

 

 

سروده:     مهدی وحیدی صدر



:: برچسب‌ها: شعر نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 58
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

براي كودكان خود از اين شعر براي تشويق به نماز استفاده كنيد.

اتل متل پروانه                          نشسته روي شانه

صدا مياد چه نازه                       ميگه وقت نمازه

به اين صدا چي ميگن                اذان و اقامه ميگن

شيطونه ناراحته                        دنبال يه فرصته

ميگه آهاي مسلمون                نماز رو بعدا بخون

هر كسي كه زرنگه                 با شيطونه مي جنگه

وقت نماز كه مي شه               هر كاري تعطيل مي شه

نماز چقدر شيرينه                    اول وقت همينه

*************

باغ جانماز

از باغ جا نمازم

آهسته پر کشیدم

رفتم به سوی باغی

یک باغ سبز و خرم

دیدم که گل در آن باغ

روییده دسته دسته

دیدم کنار گل ها

یک شاپرک نشسته

آن شاپرک مرا دید

پر زد به سویم آمد

او با خودش گل آورد

گل را به چادرم زد

گفتم: به شاپرک جان

این گل چه خوب و ناز است

او شادمان شد و گفت:

این گل، گل نماز است

 

 

 

 

منبع : وبلاگ اشعار نماز

 

 

 

 



:: برچسب‌ها: شعر نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 51
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 شاید سخن گفتن ما با خداوند متعال به زبان دیگری جالب باشد البته این مهم نیست که با چه زبانی او را به بزرگی می ستاییم بلکه کیفیت این نوع رابطه متعالی و در سطحی پایین ترعمل به این وظیفه و شکرگزاری از این همه موهبت الهی اهمییت دارد. متن زیر را ستاد اقامه نماز در سایت خود قرار داده است .

چکیده :  

Method of salat

 

After wudu , prayer stands up facing the “qibleh”  and  intends four Rakat for noon salat  (2 Rakat for morning salat , 3 Rakat for evening salat , 4 rakat for noon and after noon and night salat) and then he says:

 

الله اکبر

God is greatest

 

 

Rakate 1

prayer recites “ suray-Hamd” and follows it  “ suray-Tohid “ :

 

 

Suray – Hamd

بسم الله الرحمن الرحیم

In the name of God the beneficent and merciful .

الحمدلله رب العالمین

All praise is due to God, the lord of the worlds.

الرحمن الرحیم

The beneficent and merciful .

مالک یوم الدین

The master of the day of  judgment.

ایاک نعبد و ایاک نستعین

We just worship you and we ask for help.

اهدنا الصراط المستقیم

Guide us to the straight path.

صراط الذین انعمت علیهم

The path of those who you have favored,

غیر المغضوب علیهم و الضالین

Not the path of those who incur our wrath, nor of those who go astray.

 

 

Suray – Tohid

بسم الله الرحمن الرحیم

In the name of God the beneficent and merciful .

قل هو الله احد

Say: He is God, the one.

الله الصمد

God is free from want of all.

لم یلد و لم یولد

He begets not, nor is he begotten.

و لم یکن له کفوا احد

And there is none comparable unto him.

 

 

Then the prayer bows down touching the knees with his hands,  and says:

 

Ruku :

سبحان ربی العظیم و بحمده

My lord the great is free from any imperfection, and praise be upon him .

 

 

 

Then the prayer places the tips of the knees, the palms and the forehead on the ground in “sujde” and says : (he repeats twice)

 

Sujde :

 سبحان ربی الاعلی و بحمده

My lord the most high , is free from any imperfection, and praise be upon him .

 

 

 

 

 

 

Rakate 2

Then prayer gets up and stands upright to performs the second rakat of salat. He recites “suray- Hamd “ and follow it “soray-Tohid” ,and then performs “Roku“ and “sujde” .

After performing second “sujde” he sit on the knees and says :

 

 

Tashahod

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له

I bear witness that there is no god but him, he is alone, and to him there is no partner.

و اشهد ان محمدا عبده و رسوله .

I bear witness that Mohammad (S.A) is his servant and his messenger.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

God, bless Mohammad (S.A) and his descendants

 

Here finishes second rakat salat

 

 

Rakate 3

He stands up to perform the 3th rakat of the salat. He says:

 

سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر

God is transcendent and devoid of any imperfection, all praise is due to God  there is no god but him , and god is greatest .

 

 

After this prayer performs ruku and then rise and stands upright, and then performs sajde (twice). ( here finishes 3th Rakat of  salat)

 

 

Rakate 4

In this Rakat, prayer performs as same as 3th rakat completely,  After performing second “sajde” he sit on the knees and says :

 

Tashahod

اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له

I bear witness that there is no god but him, he is alone, and to him there is no partner.

و اشهد ان محمدا عبده و رسوله .

I bear witness that Mohammad (S.A) is his servant and his messenger.

اللهم صل علی محمد و آل محمد

God, bless Mohammad (S.A) and his descendants.

 

Sallam

السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته

Peace, mercy and blessings of God be upon you prophet.

السلام علیناو علی عباد الله الصالحین .

Peace be upon us and all God’s righteous servants.

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

Peace, mercy and blessings of God be upon you all .



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 43
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره

 

 

 

 

 

صلا زدند که برگ صبوح ساز کنید
به ساز مرغ سحر ترک خواب ناز کنید
می‌خمار شکن می‌دهند کز سرها
خمار چون شکن زلف یار باز کنید
سرود بدرقه‌ی کاروان شب خوانید
در ای قافله‌ی صبح پیشواز کنید
به ساز زهره، سماوات می‌دهد پیغام
که گوش دل به مناجات اهل راز کنید
وضو به چشمه‌ی صهبای صبحدم سازید
به سوی قبله‌ی میخوارگان نماز کنید
چو بلبلان بهاری به اهتزاز نسیم
هوای شور و نوایی به سوز و ساز کنید
یگانه راز و نیاز قبول اهل دل است
دو گانه‌ای که به درگاه بی‌نیاز کنید
سر نیاز فرود آورید و نذر قبول
به زیر قبه‌ی این بارگاه ناز کنید
نگین خاتم جم در نماز می‌بخشند
نظر به حلقه‌ی رندان پاکباز کنید
یگانه راز عروج مقام قرب اینست
که از گروه عزازیل احتزاز کنید
به زلف یار اگر دست یافت آه سحر
بسا که پرچم عزت به اهتزاز کنید
یکی است نغمه اگر زخمه‌ها به زیر و بم است
به پرده‌های حقیقت رهِ مجاز کنید
اگر به ساز دل شهریار گوش دهید
جهان پر از طرب و شور و شاهناز کنید



:: برچسب‌ها: شعر نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شب های بی ستاره
نماز

مسلمانی نیز چه در بُعد نظری (اعتقادی) و چه در بُعد عملی، مانند هر کمال دیگری، شدت و ضعف مرتبه دارد، لذا در بُعد نظری (اعتقادی) همین که کسی قدم به داخل دایره‌ی توحیدی گذاشت، یعنی توحید و معاد را قبول کرد، موحد است و همین که کسی نبوت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را پذیرفت، مسلمان است و همین که باور و تسلیم خدا بودن در قلبش نهادینه شد، مۆمن می‌شود. چنان چه یک دانش آموز کلاس اول یا یک طلبه سال اول محصل و طلبه است و یک استاد کامل نیز دانش آموز یا دانش پژوه می‌باشد و یا یک آیت الله یا مرجع تقلید نیز هم چنان یک طلبه می‌باشد؛ اما سطوح و رتبه‌ی آنها متفاوت است.

از این رو عده‌ای آمدند و به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله عرض نمودند که ما مۆمن هستیم؛ آیه نازل شد که به آنها بگو نگویند، مۆمن هستیم، بلکه بگویند: مسلمان هستیم. هنوز تا ایمان راه بسیار است:

« قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُۆْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَیْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (الحجرات، 14)

ترجمه: [برخى از] بادیه‏نشینان گفتند ایمان آوردیم بگو ایمان نیاورده‏اید لیكن بگویید اسلام آوردیم و هنوز در دلهاى شما ایمان داخل نشده است و اگر خدا و پیامبر او را فرمان برید از [ارزش] كرده‏هایتان چیزى كم نمى‏كند خدا آمرزنده مهربان است.

سپس بلافاصله در آیه بعد، چند ویژگی از مۆمن را بیان می‌دارد:

« إِنَّمَا الْمُۆْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ » (همان، 15)

ترجمه: در حقیقت مۆمنان كسانى‏اند كه به خدا و پیامبر او گرویده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد كرده‏اند اینانند كه راست كردارند.

پسمحال است که کسی به خدا، رسول (صلی الله علیه و آله) و قیامت «ایمان» داشته باشد، اما کاهل نماز باشد یا نماز یومیه را همیشه نخواند؛ اما مسلمان ممکن است که دچار این نقیصه و اهمال‌ها گردد، چرا که تسلیم شده است، اما هنوز ایمان به قلبش راه نیافته است.

از صفات مۆمن این است که از نماز خود محافظت می‌کند تا تخریب نگردد، چنان چه از دین (حدود الهی در هر امر نظری و عملی) نیز محافظت می‌کند تا خیمه دین خراب نشود. بدیهی است که شاقول و تراز خراب، نمی‌تواند میزان باشد و خیمه ویران یا سوخته نیز روی ستون بند نمی‌شود

 

الف – نماز ستون «دین» است، و «اصول اعتقادی یا اصول دین»، خود دین است. یعنی شناختن و قبول کردن و اطاعت از خدا و رسول صلوات الله علیه و آله در گام اول و سپس ایمان آوردن به آنها چنان چه هیچ‌گاه و هیچ مقدار تزلزل، تردید و بازگشتی در آن رخ ندهد (ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا) در گام دوم و سپس تلاش با هدف گرفتن خدا « فِی سَبِیلِ اللَّهِ » که قاعدتاً با مال و جان صورت می‌گیرد و به همراه صداقت، در گام سوم، خودِ دین است، خیمه‌ی همان دین است، اما ستونی که این خیمه را سرپا نگه می‌دارد، نماز است.

ب – به قول آیت‌الله حائری شیرازی: «(مضمون) نماز مانند این تراز و شاقول بناهاست که با آن راستی دیوار را در طول و ارتفاع می‌سنجند، اما دین همان چگونه زندگی کردن شماست.»

در نماز ما مقابل خداوند متعال حاضر شده و تمامی اعتقادات و اهداف و بالتبع اوج خواسته‌های خود را بیان می‌داریم. از الله اکبر تکبیر گرفته که او را بزرگ‌تر از هر وصفی می‌دانیم، تا اعلام موضع و جناح فردی و اجتماعی خود که جزو موحدین هستیم «ایاک نعبد»، تا وسیله دانستن همه چیز و مۆثر بالذات ندانستن هیچ چیزی در وجود «ایاک نستعین» ... تا دعا برای قرار گرفتن در صراط مستقیم و هم چنین منزه (سبحان) دانستن خدا از کلیه صفات و حالات مخلوقات و نیز معظم و اعلی دانستن وی که در رکوع و سجود و اذکارش تجلی می‌یابد.

حال زندگی در تمامی شئونش، باید منطبق با این دیدگاه‌های نظری و اعتقاداتِ اظهار شده باشد. لذا نماز ستون دین است و اصول اعتقادی در حکمت نظری و حکمت عملی، که یعنی «ایمان و عمل صالح» در هر امری، خودِ ساختمان، خیمه و شاکله‌ی دین است.

ب/1 - بدیهی است که اسلام (تسلیم شدن به امر پروردگار که رسول صلوات الله علیه و آله آن را ابلاغ می‌کند) و نیز ایمان قلبی به مبدأ و معاد (انا لله و انا الیه راجعون)، در عمل تجلی می‌کند، لذا هر کاری که به امر او برای او باشد، عبادت است و همه عبادات نیز در نماز تجلی می‌کند و نماز نیز باید در تمامی شئون زندگی تجلی کند. آن وقت می‌شود نمازی که ستون دین است – نمازی که معراج مۆمن است – نمازی که انسان را فحشا و منکر باز می‌دارد.

محال است که کسی به خدا، رسول (صلی الله علیه و آله) و قیامت «ایمان» داشته باشد، اما کاهل نماز باشد یا نماز یومیه را همیشه نخواند؛ اما مسلمان ممکن است که دچار این نقیصه و اهمال‌ها گردد، چرا که تسلیم شده است، اما هنوز ایمان به قلبش راه نیافته است

 

ج – از این رو، رابطه نماز با دین، مثل یک خیمه با ستونش می‌شود. اگر خیمه‌ای در کار نباشد، ستون معنا و مفهوم و لزومی ندارد و اگر خیمه باشد، اما ستون نداشته باشد، فرو می‌ریزد. اگر خیمه باشد و ستون هم داشته باشد، خیمه برپاست، اما باید مراقبت کرد که به خیمه‌ی دین و ستون نماز آسیبی نرسد، چون در هر دو حالت خیمه دین فرو خواهد ریخت. لذا ضمن این که امر به نماز نمود، فرمود: از صفات مۆمن این است که از نماز خود محافظت می‌کند تا تخریب نگردد، چنان چه از دین (حدود الهی در هر امر نظری و عملی) نیز محافظت می‌کند تا خیمه دین خراب نشود. بدیهی است که شاقول و تراز خراب، نمی‌تواند میزان باشد و خیمه ویران یا سوخته نیز روی ستون بند نمی‌شود:

« وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ » (المۆمنون، 9)

ترجمه: و كسانى كه بر نمازشان مواظبت دارند

« التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُۆْمِنِینَ » (التوبه، 112)

ترجمه: (این مۆمنان) همان توبه‏كنندگان، عبادت‏كنندگان، حمد و سپاس‏گویان، روزه‏داران، سفركنندگان (براى جهاد و تحصیل علم دین)، ركوع‏كنندگان، سجده كنندگان، فرمان‏دهندگان به معروف و بازدارندگان از منكر و نگهبانان مرزهاى (اصول و فروع دین) خدا هستند، و بشارت ده این مۆمنان را

 

عاقبت بی نمازی

دور ماندن از امان خدا و رسولش؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله): « من ترك الصلوة متعمدا من غیر علة فقد برء من ذمة الله و ذمة رسوله؛ كسی كه نماز را عمدا و بدون علت ترک كند از امان خداو رسولش دور خواهد بود.» ( عیون‏أخبارالرضا(علیه السلام) ج : 1 ص : 285)

- سبب تسلط شیطان؛ امام صادق (علیه السلام) از پدرش از پدرانش از امیر مۆمنان (علیه السلام) نقل كرده است كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: «شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی كه نمازهاى پنجگانه‏اش را در وقتش به جا می آورد. پس هرگاه آنها را ضایع كرد بر او جرات پیدا می كند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد .»( ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230)

- نابود شدن اعمال خوب؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله) :« مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ ؛كسی كه نمازش را بدون عذر ترك كند (نخواند) تا وقت آن بگذرد، عمل او نابود شده است.» ( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)

- از بین رفتن فاصله كفر و ایمان؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله):« بَیْنَ الْعَبْدِ وَ بَیْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ ؛ فاصله كفر و بندگی ترك نماز است .» ( بحارالأنوار ج : 79 ص : 202)

- مورد لعن تمامی كتب آسمانی و ملائكه و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله )؛ رسول خدا (صلی الله علیه وآله):« تارك الصلاة ملعون فی التوراة ملعون فی الانجیل ملعون فی الزبور ملعون فی القران ملعون فی لسان جبرئیل ملعون فی لسان میكائیل ملعون فی لسان اسرافیل ملعون فی لسان محمد؛ ترك كننده نماز در تورات و انجیل و زبور و قرآن مورد لعنت قرار گرفته و به زبان جبرئیل و میكائیل و اسرافیل و محمد (صلی الله علیه و آله ) ملعون است .» ( الحكم الزاهرة با ترجمه انصارى، ص: 294)

فرآوری: محمدی                 

بخش اخلاق



:: برچسب‌ها: نماز ,
:: بازدید از این مطلب : 50
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1395 | نظرات ()